آزادی بیان اصلی فراموش شده

سعید حیدری
کد خبر: ۲۵۶۰۶
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۲ 20 April 2015
((و ذکّر فانّ الذکری تنفع المؤمنین)) ((تذکر بده چون یاد آوری و تذکر دادن برای مؤمنان سودمند است.))سوره مبارکه بقره آیه 159

در این نوشتار بر آن شدیم تا به بررسی آزادی بیان در ایران با توجه به اصول قانون اساسی و همینطور اصول اخلاقی و آزادی های مدنی بپردازیم.

وقتی بخواهیم در مورد هر مفهوم انتزاعی سخن به میان آوریم ابتدا لازم است که تعریف مشخصی از آن مفهوم داشته باشیم. پس هنگامی که می خواهیم مفهومی به نام "آزادی بیان” را تعریف کنیم حتما باید آن را شرح داد. 

می توان آزادی بیان را این گونه تعریف کرد: «آزادی بیان حق طبیعی است که همه افراد آدمی به مقتضای انسان بودن خود، به طور یکسانی از آن برخوردار و به موجب آن در بیان اندیشه و فکر خود، تا جایی که موجب نقض حقوق دیگران و اصول ارزشی مورد احترام جامعه نشود، مجازند.»
بر اساس این تعریف، اولاً: آزادی بیان یک حق طبیعی برای همه افراد انسانی است و ثانیاً همه افراد به طور یکسان از آن برخوردارند که می توانند اندیشه و فکر خود را ابراز کنند و ثالثاً محدود به دو چیز است :

اول: موجب نقض حقوق دیگران نشود. دوم: موجب نقض اصول ارزشی مورد احترام جامعه نشود.
همانطور که واضح است آزادی تفکر و اندیشه از طبیعی ترین و اصیل ترین حقوق هر فرد از افراد جامعه بشری است و زیر بنای بسیاری ازتحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به شمار میرود. 

بر این اساس هر فردی می تواند درباره هر موضوعی که بخواهد فکر کند بدون آنکه کسی حق داشته باشد افکار و عقاید او را کنترل یا محدود نماید. البته تا جایی که ناقض حقوق دیگران نباشد. بنابراین این حق متعلق به همه مردم یک جامعه می باشد و منحصر به طیف یا گروه خاصی نیست. 

اگر به کشور های مدرن دنیا نگاه کنیم متوجه می شویم که رمز ترقی اندیشه ها و بهره های ناشی از آن، در اظهار نظر و تضارب آرا نهفته است. ابتکار و خلاقیت، مرهون محیط آزاد اجتماعی می باشد. آزادی گفتار، وحدت و همبستگی را در جامعه گسترش می دهد و با کاهش حسد و کینه ها، نقاط ضعف، سستی و نارسایی های پنهان یک جامعه را آشکار می کند و در نهایت، مانع از بروز استبداد، اختناق و طغیان اجتماعی می گردد.

در مقابل، جلوگیری از بروز افکار و عقاید، موجب تنبلی مغزها و سلب قوه ابتکار می گردد. افراد، قالبی بار می آیند، جوانه های استعداد می خشکد، حرکت و تحول افول می کند. زمینه نفاق، اختلاف، پنهان کاری و نافرمانی به وجود می آید و موجبات انحراف و بدعت نیز پدیدار می گردد. نمونه آن در زمان قبل از نظام جمهوری اسلامی، که حکومت ها به شدت با چنین اصلی مخالفت می کردند.

اما همانطور که عنوان شد آزادی عبارتست از حقی که به موجب آن افراد بتوانند استعدادها و توانایی های طبیعی و خدادادی خود را بکار اندازند ولی بدیهی است که آزادی بیان نیازمند آزادی پس از بیان نیز است و باید برای اعمال صحیح و کامل این حـق، امنیت شخصی افراد نیز که از حقوق فطری و طبیعی بشر است، تضمین و تامین گردد. در خصوص حق آزادی بـیان و دیگر حـقوق بشر ذکـر این نکته مهم ضــروری است کـه صرف عدم مداخله دولت برای تحقق این حقوق اگرچه لازم است اماکافی نیست.

البته این را هم باید پذیرفت که محدودیت هایی در این ربطه باید وجود داشته باشد. اجراي حق آزادي بيان اگر بدون هیچ گونه محدوديتي صورت پذيرد ممكن است حقوق و آزاديهاي ديگر افراد جامعه را در معرض خطر و نابودي قرار دهد. يا آنكه نظم عمومي جامعه‌اي را مختل نمايد و منجر به از بين رفتن امنيت ملي شود. گاهي نیز مي‌تواند سلامت و اخلاق جامعه‌اي را به شدت به مخاطره اندازد. بنابراین وجود محدودیت هایی برای اعمال این حق، امری طبیعی و منطقی است.
چرا که حفظ حقوق سایر مردم و شهروندان نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و نباید به بهانه وجود آزادی بیان هر گونه تعرضی به سایر اقشار جامعه صورت گیرد. اما با همه این توصیفات بازهم رعایت اصل آزادی بیان در اولویت قرار دارد و نمی توان به هر بهانه ایی جلوی آن را گرفت. چیزی که در عمل بسیار با آن مواجه هستیم. تا جایی که بیش از 56 مجله، نشریه و هفته نامه جدای از سایت ها و پایگاه های خبری، از بین سال های 76 تا کنون تعلیق توقیف یا سلب امتیاز شده اند و این جای بسی نگرانی است!!!!

اینکه افراد به راحتی در این نظام ها حاکمیت را به چالش می کشند و تمامی مسئولین را مورد انتقاد قرار می دهند مثل جنبش اشغال وال استریت که مردم می توانند در آمریکا راهپیمایی و تجمع علیه نظام سرمایه داری کنند، در نظام حکومتی جمهوری اسلامی ایران نیز تعاریفی از آزادی و آزادی بیان ارائه شده است که نظریه پردازی چون شهید مطهری این آزادی را به خوبی در کتاب هایش به تصویر کشیده است. که فقط به ذکر چند نمونه از آن کفایت میکنم.

شهید بزرگوار استاد مرتضی مطهری در کتابی با عنوان پیرامون انقلاب اسلامی بیان می دارد:

۱- من اعلام می کنم که در رژیم جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از به اصطلاح کانالیزه کردن اندیشه ها، خبر و اثر نخواهد بود. همه باید آزاد باشند که حاصل اندیشه ها و تفکرات اصیلشان را عرضه کنند. 

2- من به همه دوستان غیر مسلمان اعلام می کنم، از نظر اسلام تفکر آزاد است، شما هر جور که می خواهید بیندیشید، هر جور که می خواهید عقیده خودتان را ابراز کنید، به شرطی که فکر واقعی خودتان باشد ابراز کنید، هر طور که می خواهید بنویسید، هیچ کس ممانعتی نخواهد کرد. 

3- در حکومت اسلامی احزاب آزادند، هر حزبی اگر عقیده غیر اسلامی هم دارد، آزاد است.

4- در آینده، اسلام فقط و فقط با مواجهه صریح و شجاعانه با عقاید و افکار مختلف است که می تواند به حیات خود ادامه دهد. من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار می دهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده ی دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه صریح و روشن با آنها.

5- هرکس می باید فکر و بیان و قلمش آزاد باشد و تنها در چنین صورتی است که انقلاب اسلامی ما، راه صحیح پیروزی را ادامه خواهد داد. 

همانطور که ملاحظه کردید اصل آزادی بیان جز ارکان مهم انقلاب اسلامی ایران است، اما آیا در عمل هم اینگونه است؟؟؟؟ آیا تاب تحمل حرف منتقد و مخالف در کشور ما وجود دارد؟؟؟؟؟
حضرت باقر(ع) از حضرت عیسی نقل می کنند: ((کلام حق را گرچه گوینده آن اهل باطل باشد، بگیرید، ولی کلام باطل را گرچه گوینده آن اهل حق باشد رد کنید.))

منبع: تابناک
آخرین اخبار